مشارکت و مجاهدین انقلاب ، از انحراف تا فرجام (3)

نويسنده:امیر حسین ثابتی




قسمت سوم : سخنان آغاجری و کنفرانس برلین ؛ دو روی یک سکه

در دو قسمت پیشین سلسله مطالب « مشارکت و مجاهدین انقلاب، از انحراف تا فرجام » به اصلاح قانون مطبوعات ، لوایح دوقلو ، تحصن ، تقاضای نوشیدن جام زهر از رهبر انقلاب و ...پرداخته شد.
در بخش سوم ، سخنان هاشم آغاجری در خانه معلم همدان ، حمایت سازمان مجاهدین انقلاب از وی ، اعلام عدم مشروعیت سازمان مجاهدین توسط جامعه مدرسین ، حمایت های عناصر مرتد همچون حسین باقرزاده و سلمان رشدی از آغاجری ، کنفرانس برلین ، مواضع شرکت کنندگان در این کنفرانس ، حمایت های حزب مشارکت از برگزاری کنفرانس برلین و موضع گیری علما در این رابطه را از نظر می گذرانیم :

سخنان آغاجری

29 خرداد 81 ، هاشم آغاجري عضو سازمان مجاهدين انقلاب ، در خانه‌ معلم همدان به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد درگذشت دکتر شريعتي به سخنراني پرداخت و در سخنراني‌اش با عنوان « پروتستانتيسم اسلامي » به دين اسلام ، مذهب شيعه و روحانيت ، اهانت كرد.
در واكنش به اين سخنان اهانت‌آميز ، مراجع ، فقها ، علمای حوزه‌ علميه‌ قم ، امامان جمعه ، گروه هاي مذهبي و شخصيت هاي فرهنگي و سياسي متعددی سخنان وي را محكوم كردند و خواستار برخورد قاطع قوه‌ قضائيه با او شدند.
جامعه‌ مدرسين حوزه‌ علميه‌ قم در واكنش به هتك مقدسات توسط آغاجري و همچنين حمايت بي‌چون و چراي سازمان مجاهدين از وي، بيانيه‌اي كه به امضاي مرحوم آيت‌ ا ... مشكيني رسيده بود را در 18 تیرماه 1381 منتشر نمود و طی آن این حزب را « نامشروع » اعلام کرد. در اين بيانيه آمده است: « سازمان موسوم به مجاهدين انقلاب اسلامي براي بدبين كردن نسل جوان به اسلام و روحانيت و تفكيك دين از سياست ، كه هدف دشمنان جهاني اسلام نيز هست ، تلاش مي‌كند ... سخنان موهن يكي از اعضاي مركزيت اين سازمان در همدان ( توهين او به عقايد ديني ، مراجع تقليد و مردم متدين ايران ) و حمايت بي‌دريغ آن سازمان از گفته‌هاي او ، شاهدي بر اين مدعاست ... جامعه‌ مدرسين حوزه‌ علميه قم، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را فاقد مشروعيت ديني مي‌داند و متدينين را از همكاري با آنها برحذر مي‌دارد»

 


همزمان به دنبال شكايت رئيس دادگستري استان همدان به منزله‌ مدعي‌العموم، پرونده‌اي در دادگستري استان همدان براي‌ هاشم آغاجري تشكيل شد و شعبه‌ 14 دادگاه عمومي همدان، وي را احضار نمود اما وي از حضور در دادگاه سرباز زد و براي دومين بار نيز در 1381.8.15 از حضور در دادگاه خودداري كرد. بدين ترتيب با توجه به عدم توجه آغاجري به احضاريه‌هاي دادگاه، وی دستگير شد و طي جلسات متعددي با حضور وكيل مدافعش مورد تحقيق قرار گرفت. سرانجام دادگاه بدوي در 1381.8.15 وي را به اتهامات :
1- اهانت به دين حنيف اسلام و تشبيه آن به مسيحيت محرّف و منسوخ و ارتجاعي خواندن آن
2- اهانت به علماي اسلام و مرجعيت شيعه و مقلدان
3- اهانت به ائمه‌ طاهرين (عليهم السلام) و انكار مقام قدسي و الهي آنان
و 4- اختلال در نظم و آرامش شهروندان همداني و ايجاد تشنج در سرتاسر كشور محكوم نمود.
به‌دنبال صدور حكم دادگاه براي عضو ارشد سازمان مجاهدين، حزب مشاركت در حمايت از آغاجري بيانيه‌اي صادر ‌كرد و در آن ضمن ستايش‌ هاشم آغاجري، در عباراتي محاكمه‌ اين اهانت‌كننده به مقدسات را در جهت ايجاد رعب در دل اصلاح‌طلبان دانست! اين حزب، قوه‌ قضائيه‌ جمهوري اسلامي را نيز به خاطر اجراي عدالت مورد حمله قرار ‌داد: «اين حكم چيزي جز نقطه‌ سياه ديگري در پرونده‌ قوه‌ي قضائيه نيست» 47

آغاجری چه گفت ؟

آغاجری بدون در نظر گرفتن تفاوت های بنیادی مسیحیت قرون وسطی و اسلام ناب از پروتستانتیزم اسلامی سخن به میان آورد و روحانیت، مرجعیت، مردم و مقدسات را به باد تمسخر گرفت. او آموزه‌های دین را «سیاه و تاریک لقب داد» و مردم را به واسطه تقلید میمون صفت خواند و تصریح کرد: «برای اصلاحات باید دین را تغییر داد.» 48 آغاجری نهضت پروتستانتیزم را اینطور تئوریزه می‌کرد: «نهضت پروتستانتيزم مي‌گفت ما مسيحيت را بايد از دست روحانيت سنتي كليسايي آزاد كنيم و دين را بايد از دست پاپ نجات داد.» و از این مسیر حمله به روحانیت را در دستور کار داشت: «كي قبل از صفويه ما اين سلسله مراتب را داشته‌ايم؟ ...نظام كليسايي. از بالا شروع مي‌شود، پاپ، اسقف‌ها، كاردينال‌ها، كشيش‌ها، كشيش محلي، كشيش فلان، بعد به تدريج در دوره ما تأثير اين فرهنگ و البته تحت تأثير زمينه‌هاي اجتماعي و اقتدارگرايي در ايران، به سمت اين سلسله مراتب طبقه‌اي با يك نظم سلسله مراتبي و يك نفر در رأس آن به نام آيت‌ا ... العظمي في العالمين و السموات و الارضين و... تا آخر، اين در رأس و بعد همين‌طور مي‌آيد پايين سلسله مراتب، آيت‌ا ...، حجت‌الاسلام، ثقة‌الاسلام، چي چي‌الاسلام (خنده تمسخر حضار) حالا در اين چند سال اخير كه حوزه ما تبديل به مسند دولتي هم شده، مسئله حساس شده، قبلا اين عناوين دولتي نبوده.» 48


آغاجري درباره‌ مسئله‌ تقليد مردم از مراجع تقلید نیز گفت:«رابطه با مردم رابطه‌ معلم و متعلم است نه رابطه‌ مراد و مريد، نه رابطه‌ مقلِّد و مقلَّد كه تقليد بكنيد. مگر مردم ميمون هستند كه تقليد بكنند؟!» 49
وی در ادامه نیز جنبه‌ لاهوتي ائمه را به روحانيت نسبت مي‌دهد و ولي صفاتي را براي امامان معصوم مي‌شمارد كه جز استهزا، هيچ تفسير ديگري ندارد: «اين طبقه [روحاني] ابتدا امامان معصوم را لاهوتي مي‌كرد تا خودش هم به عنوان نايبان آن معصوم لاهوتي بشود ... نبايد به عنوان موجودات فرا انسان نگاه كنيم، يك موجودات غير‌بشري، غير‌انساني كه اصلاً همه چيز آنها با ما فرق بكند. اصلاً قبل از خلقت يك چيز ديگر است، ناف بريده متولد مي‌شوند، وقتي متولد مي‌شوند، از شكم مادر كه بيرون مي‌آيند با دست مي‌آيند زمين و پاهايشان روي هواست، در همان حال اذان مي‌گويند. وقتي كه راه مي‌روند اصلاً سايه ندارند، برخلاف آدم‌هاي ديگر كه سايه دارند، آنها سايه ندارند. دو چشم جلوي سر دارند و دو چشم پشت سرشان، چهارچشمي هستند. اول امام را يك موجود دست نيافتني لاهوتي مي‌كردند كه البته او ديگر يك الگو نبود» 50
سخنان آغاجری به گونه ای بود که علی مطهری فرزند شهید مطهری در گفتگویی که روزنامه خراسان در 19/6/79 منتشر ساخت، اظهار داشت:«وقتی متن سخنرانی آقای آغاجری را خواندم، احساس کردم که به 22 سال پیش بازگشته ام و در حال مطالعه جزوه گروه فرقان هستم. به خود لرزیدم و از اینکه خون استاد مطهری در حال لوث شدن است، بیمناک شدم. حال چقدر قلب واقعیت است که درباره کسی که در راه مبارزه با این افکار انحرافی و خطرناک ناجوانمردانه و در حالی که امام و امت سخت به او نیازمند بودند، شهید شد، بگوییم او دارای همین افکار بود. به راستی اگر اعضای گروه فرقان که تز اصلی شان اسلام منهای روحانیت بود، امروز حضور داشتند، سخنی غیر از همین حرف ها می گفتند؟»
و حتی مهدی کروبی رییس مجلس ششم نیز به این سخنان واکنش نشان داد: «متاسفانه برخی حرف ها و کارهای کشور روی حساب نیست. برای ما یک عنوان حجت الاسلامی باقی مانده که یک آقای دانشگاهی آمده و می خواهد آن را از ما بگیرد و می گویند این عناوین از کلیسا آمده است!» 51
اما در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب در 12 تیر 81 و طی بیانیه ای رسما از اظهارات گستاخانه آغاجری حمایت کرد: «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران افتخار می کند که اعضایی همچون دکتر هاشم آغاجری دارد»
اگرچه بعد از این ماجرا و آشکار شدن عمق سخنان ضد دینی و ساختارشکنانه آغاجری، محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین به نوعی سعی بر توجیه سخنان آغاجری را داشت اما حمایت های صریح ضد انقلاب، منافقین و سلمان رشدی از اظهارات آغاجری محل تردیدی برای افکار عمومی باقی نگذارده بود. آرمین ابتدا با بیان اینکه «من می دانم مشکل ایشان (آغاجری) چیست. مشکل وی لحن و ادبیاتش است. معمولاً با همین ادبیات صحبت می کند و منظور بدی ندارد!» 52 عقب نشینی را آغاز نمود اما حسین باقرزاده از عناصر مرتد گروهک تروریستی منافقین گفت: «سخنان آغاجری را که خواندم، حیفم آمد به او تبریک نگویم» 53 و حتی سلمان رشدی هم در حمایت از آغاجری به میدان آمد و اظهار داشت: «وقتی اکثریت میانه روی مسلمانان در برابر این گونه افراد اقدامی نمی کنند، رشدی هایی پیدا می شوند که مأموریت را انجام می دهند» 54

کنفرانس برلین :

در آخرین روزهای فروردین ماه 1379 که مصادف با دهه نخست ماه محرم بود، «بنیاد هاینریش بل» که زیر نظر حزب اسلام ستیز «سبزهای آلمان» اداره می شد، کنفرانسی را جهت بررسی فضای سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انتخابات مجلس ششم که کمتر از 2 ماه از برگزاری آن می گذشت برگزار نمود و طی آن از تعدادی از چهرهای شاخص و بعضا نیز تازه مطرح شده اصلاح طلبان دعوت به عمل آورد که عزت ا... سحابی، حمید رضا جلایی پور، حسن یوسفی اشکوری (روحانی خلع لباس شده)، علیرضا علوی تبار، اکبر گنجی، مهرانگیز کار، علی افشاری، علی کردوانی، چنگیز پهلوان، شهلا لاهیجی، جمیله کدیور، شهلا شرکت و محمود دولت آبادی از جمله آنان بودند.

برگزاری اين كنفرانس مورد حمايت بسیاری از گروه‌هاي ضد‌‌انقلاب قرار گرفت تا جايي كه گروهك سازمان سوسياليست‌هاي ايران، از بنياد‌ هاينريش بل به خاطر برگزاري كنفرانس برلين سپاسگزاري كرد و از امیداوری خویش جهت ادامه برگزاری چنین کنفرانس هایی که عملا به وحدت اپوزیسیون داخلی و خارجی می انجامد سخن گفت55 و حتی چهار گروهك تروريستي «فدائيان خلق، فراكسيون متحد جبهه‌ ملي ايران، حزب دموكراتيك مردم و جمهوري‌خواهان ملي» نیز با امضاي بيانيه‌ مشتركي، سمينارهايي از اين نوع را مفید ارزیابی کردند. 56
بهمن نیرومند از بانیان برگزاری این کنفرانس نیز بعدها در تحلیلهای خود پیرامون این کنفرانس گفت: «من فکر می کنم برای اولین بار این امکان پیدا شد که در گفتگوهایی که انجام گرفت بین نیروهای چپ و سکولار با اصلاح طلبان، رابطه جدیدی برقرار شد. کنفرانس برلین سرآغاز دید نوینی در اپوزیسیون خارج از کشور بود نسبت به آنچه در ایران می گذرد. اطلاع اپوزیسیون خارج از کشور نسبت به رویدادهایی که در آن سال های بعد از انتخابات دوم خرداد در ایران در جریان بود، بسیار بسیار ناچیز بود» 57
ولیکن آنچه که علیرغم گذشت بیش از 10 سال از این ماجرا هم چنان بدون پاسخ مانده است، سخنان ایراد شده از سوی تعدادی از افراد مذکور در این کنفرانس است که رسما با زیر سوال بردن بسیاری از مبانی دینی جمهوری اسلامی و هم چنین حمله به قانون اساسی و چارچوب های پذیرفته شده ی نظام، عملا ابهامی جهت علت برگزاری و شرکت خویش در این کنفرانس باقی نگذاردند و بعدها با گذشت زمان، بسیاری از حوادث دوره حاکمیت اصلاحات به روشنی نشان داد کنفرانس برلین تنها یکی از قطعات مجموعه ای بود که در راستای آن باید نظام اسلامی مورد هجمه قرار می گرفت تا در نهایت با مطرح شدن مبانی ترجمه ای و سکولار در پوشش دموکراسی و آزادیخواهی، پروسه استحاله جمهوری اسلامی با سرعت بیشتری رقم بخورد، که به همین علت مرور برخی از اظهارات شرکت کنندگان در این کنفرانس ضروری به نظر می رسد.
در بخشی از این کنفرانس 2 روزه، عزت ا... سحابي حكومت ايران را حكومتي ديكتاتوري توصیف کرد و گفت: «شما كه عليه ديكتاتوري داخل ايران مبارزه مي‌كنيد، بايد بدانيد كساني كه اينجا هستند نيز همچون شما در حال مبارزه با ديكتاتوري در داخل هستند» 58 شهلا لاهیجی مدير يكی از مؤسسات انتشاراتي در تهران و ديگر اصلاح‌طلب شركت‌كننده در این كنفرانس نیز در موضعي ضد‌‌ديني اظهار داشت: «بايد اين باور در حاكميت پديد آيد كه دوران كمربند‌هاي عفت گذشته است» 59
در ادامه این کنفرانس چنگیز پهلوان از اعضاي كانون ضدانقلابي نويسندگان نیز سخنانی را ایراد نمود و طی آن جمهوری اسلامی را «کودکی عقب افتاده» توصیف کرد 60 و همه این اظهارات در حالی بود که برگزار کنندگان این کنفرانس در ابتدا از حاضران خواستند كه براي ضدانقلابيون تروریستی كه در ايران اعدام شده‌اند، يك دقيقه ایستاده و اداي احترام نمايند و اصلاح‌طلبان شركت‌كننده در این برنامه نيز به پاخواسته و همراه با ديگر ضد‌‌انقلابيون خارج كشور در ادای احترام به منافقین اعدام شده در ایران همراهی نمودند و در نهایت در پایان این کنفرانس 2 روزه «فوکس»، عضو هيئت رئيسه‌ بنياد‌هاينريش بل در حضور حاضران در این کنفرانس مدعي شد: «من به انتقادكنندگان به برگزاري اين سمينار مي‌گويم كه هيچ‌كس از ما، از روش‌هاي سركوبگرانه‌ جمهوري اسلامي ايران دفاع نمي‌كند» و در ادامه نیز از لزوم حمایت از اصلاح طلبان در ایران سخن گفت 61 و بعد از وی نیز «ولفگانگ ايشنيگر» معاون وزير خارجه وقت آلمان، به جمع‌بندي كنفرانس پرداخت و با تاکید بر مقوله سکولاریزم در ایران گفت: «بحث سكولاريسم در ايران ابعاد ويژه‌اي دارد و بسيار حساسيت‌برانگيز است» 62
اما حمایت تمام عیار حزب مشارکت از حضور تعدادی از اعضای خود در این کنفرانس، موضوعی نبود که به راحتی بتوان از آن گذشت. با وجود محكوميت كنفرانس برلين از سوي بسياري از گروه‌ها و شخصيت‌ها در طيف‌هاي مختلف، حزب مشاركت نه تنها از محكوم كردن اين سمينار خودداري كرد بلكه در حمايت از افراطيون شركت‌كننده، به‌ويژه اعضاي ارشد حزب خود در اين كنفرانس، در حرکتی فرار به جلو، طي بيانيه‌اي عليه صدا و سيما موضع گیری کرد و بدون اشاره به علت حضور اعضای سرشناس خود در این کنفرانس خفت بار، پخش کنفرانس برلین از شبکه اول سیما را توطئه خواند! و در بیانیه ای که در 13 اردیبهشت ماه 79 و در روزنامه کیهان منتشر شد، مدعی شد: «جبهه‌ مشاركت ايران اسلامي اين اقدام را در مجموعه تحريكات وحدت‌شكنانه براي جلوگيري از تشكيل مجلس شوراي اسلامي، مقابله با دولت جناب آقاي خاتمي و رويارو قرار دادن گروه‌ها و گرايش‌هاي سياسي و به زير سؤال بردن اصلاحات مورد نظر جبهه‌ دوم خرداد ارزيابي مي‌كند»
از سوی دیگر، فارغ از اظهارات ساختارشکنانه دیگر اصلاح طلبان در این کنفرانس از جمله اکبر گنجی، علیرضا علوی تبار، حسن یوسفی اشکوری، علی افشاری و ... آنچه که در این بین بسیار دردآور بود، اهانت های بی شرمانه تعدادی از ضد انقلاب شرکت کننده در این کنفرانس به مقدسات بود که پخش صحنه های کوتاهی از آن توسط صدا و سیما موجب فشار گسترده افکار عمومی نسبت به شرکت کنندگان در این مراسم گشت.
اهانت به تمثال امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب و سردادن شعارهایی از سوی گروهک های ضد انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران و حضور منفعلانه و تامل برانگیز اصلاح طلبان شرکت کننده در این مراسم و از همه ناگوارتر حمایت های حزب مشارکت و طیف تجدیدنظر طلب از کلیت و برگزاری این کنفرانس، سوالی بود که هیچ گاه افکار عمومی ملت ایران توانست خود را نسبت به آن قانع سازد. و در همین راستا بود که رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون از جمله آیات عظام جوادی آملی، نوری همدانی، مکارم شیرازی، مشکینی، مصباح یزدی، امامی کاشانی، معرفت و ... اقدام ساختارشکنان در این رابطه را محکوم و تقبیح نمودند.

پی نوشت ها :

47. خبرگزاري ايسنا، 1381.8.19
48. روزنامه رسالت 5/6/81
48. همان
49. روح‌الله حسينيان، ماجراهاي‌ هاشم آغاجري، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1381، ص 55
50. همان، ص 75
51. روزنامه کیهان 3/4/81
52. همان
53. روزنامه کیهان 8 تیر 81
54. روزنامه رسالت 9 آذر 81 به نقل از نیویورک تایمز
55. روزنامه‌ي كيهان، 1379.1.28
56. همان
57. سلمان علوی نیک، آسیب شناسی حزب مشارکت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 504
58. همان
59. همان، ص 505
60. همان، ص 506
61. همان، ص 503
62. همان، ص 506

منبع:رجا نیوز
ج/